درباره ما

http://s2.picofile.com/file/7891972254/siSTgu_265.jpg

با سلام
هدف از ایجاد این وبلاگ این بود که موضوع سبک زندگی ایرانی اسلامی را در فضای مجازی در حد وتوان خودم شیوه اش را با وبلاگ تخصصی سبک زندگی ایرانی اسلامی رواج دهم وبتوانم به سخنان رهبرم که مورد تاکیدشان سبک زندگی اسلامی ایرانی بودوایشان فرمودند:با پیشرفت در سبک زندگی،اهداف تمدن اسلامی محقق می شود .
من هم با ایجاد این وبلاگ در تحقق ساختن سخن زیبای رهبرم تلاش می کنم وگامی مثبت در این جهت برمی دارم.
پس با من همراه باشید
((ثبت شده در سایت ساماندهی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ایران))
دوستدارتان حسین رضایی-متولد 24خرداد 1373-اصفهان

لوگوونظرسنجی وبلاگ

New Page 2

بنر جشنواره

لوگوی کنگره ودیگر امکانات

درآمد:

سبك زندگي (به انگليسي: Life Style) براي توصيف شرايط زندگي انسان استفاده مي‌شود. اين عبارت ابتدا توسط آلفرد آدلر در سال 1929 ابداع شد.

سبكهاي زندگي مجموعه‌اي از طرز تلقي‌ها، ارزش‌ها، شيوه‌هاي رفتار، حالت‌ها و سليقه‌ها در هر چيزي را در برمي‏گيرد. 

در بيشتر مواقع مجموعه عناصر سبك زندگي در يك‌جا جمع مي‌شوند و افراد در يك سبك زندگي مشترك مي‌شوند. به نوعي گروه‌هاي اجتماعي اغلب مالك يك نوع سبك زندگي شده و يك سبك خاص را تشكيل مي دهند. سبكي شدن زندگي با شكل گيري فرهنگ مردم رابطه نزديك دارد. مثلا مي‌توان شناخت لازم از افراد جامعه را از سبك زندگي افراد آن جامعه بدست آورد.(1)

فرقان

روان‎شناسان و پزشكان، سبك زندگي را در سطح فردي يا اصطلاحا در سطح «تكنيكي» بررسي مي‎كنند. جامعه‎شناسان، سبك زندگي را در سطح «تاكتيكي» مطالعه مي‎كنند. اما سبك زندگي فرد در «جامعه» از حيث «آن‎چه كه بايد»، در سطح «استراتژيك» مطالعه مي‎شود.(2)

« سبك زندگي »چنانكه گذشت مفهومي وام‏گرفته از دنياي غرب است. 

غربي‏ها بر اساس مباني، رهيافت‏ها و نظام‏هاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي خودشان به مفهوم‏سازي "سبك زندگي "پرداخته‏اند. لذا تجويز نسخه هاي وارداتي غرب، جز تشبه به غرب، فايده و عايدتي نخواهد داشت. از اين رو در تبيين سبك زندگي ايماني مي بايست بر اساس آموزه‏هاي رفتار ساز و حيات‏بخش اسلام نسخه پيچيد.

در قرآن كريم در مورد عدم پيروي از غير مسلمين در امور زندگي آمده است:

ولا تتبع اهوائهم و احذرهم ان يفتنوك عن بعض ما انزل الله اليك; و از هوس هاي آنان پيروي مكن و از آنها برحذر باش، مبادا تو را ازبعض احكامي كه خدا بر تو نازل كرده، منحرف سازند.( مائده،49)

همچنين اشاره مي شود:

ولو اتبع الحق اهوائهم لفسدت السموات و الارض و من فيهن بل اتيناهم بذكرهم فهم عن ذكرهم معرضون; اگر حق تابع هواي نفس آنان شود، همانا آسمانها و زمين وهر چه در آنهاست فاسد خواهد شد ولي، قرآني به آنها داديم كه مايه ياد آوري آنهاست اما آنها از (آنچه مايه) ياد آوريشان (است) روي مي گردانند.( مومنون،71).(3)

در اين سلسله نوشتار خواهيم كوشيد تا سبك زندگي ايماني را بر اساس آموزه‌هاي اصيل قرآن حكيم تببين كنيم.

1. تجاوز به حريم خصوص افراد ممنوع!

"زندگي خانوادگي هركس مخصوص خود اوست و هر كسي نسبت به افراد ديگر براي داخل زندگي خود حالت رو در بايستي دارد؛ از اين رو اگر كسي سرزده داخل زندگي فردي شود، حالت دستپاچگي پيدا مي كند. زيرا انسان داراي دو بعد است، بعد فردي و بعد اجتماعي و به همين دليل نيز داراي دو نوع زندگي است، زندگي خصوصي و عمومي كه هر يك براي خود ويژگي ها و آداب و مقرراتي دارد.

به عنوان مثال انسان ناچار است در محيط اجتماع قيود زيادي را از نظر لباس و طرز حركت و رفت و آمد رعايت كند، اما در محيط خصوصي از اين قيد و بندها رهاست. او مي خواهد در چنين فضايي استراحت كند و با خانواده و فرزندان خود به گفت و گوهاي خصوصي بنشيند و تا آن جا كه ممكن است از اين آزادي بهره گيرد، به همين دليل به خانه خود پناه مي برد و با بستن درها به روي ديگران، زندگي اش را به طور موقت از جامعه جدا مي كند و همراه آن از انبوه قيودي كه ناچار بود در محيط اجتماع رعايت كند، آزاد مي شود. حال طبيعي است كه اين محيط خصوصي كه اعضاي خانواده فرد در آن زندگي مي كنند، بايد از امنيت كافي برخوردار باشد و اگر بنا باشد هركس سر زده وارد اين محيط شود و به حريم امن آن تجاوز كند، ديگر آن آزادي و استراحت و آرامش وجود نخواهد داشت. در اين ميان هر جامعه اي متناسب با ارزش هاي خود تعريفي براي محيط خصوصي ارائه مي دهد و بر حفظ و رعايت حدود آن اهتمام مي ورزد. در اسلام كه سبك زندگي خاصي را دنبال مي كند و براي استحكام خانواده و حفظ عفت و حيثيت افراد جايگاه بالايي قائل است، درباره ورود افراد به حريم خصوصي و زندگي خانوادگي ديگران، آداب و مقرراتي وضع شده و حتي در معاشرت به رعايت آن سفارش كرده است. خداوند در آيات 27 و 28 و 29 سوره مباركه نور به اين آداب اشاره مي كند و مي فرمايد:

«يَاأيهَاالَّذينَ آمَنوُا لاتَدخُلُوا بُيُوتاً غَيرَ بُيُوتِكم حَتي تَستَأنِسوا وَ تُسلِّمُوا عَلي أهلِهَا ذَلِكُم خَيرٌ لَّكُم لَعَلَّكُم تَذَكَّرُونَ (27) فَاِن لَّم تجِدُوا فِيهَا أحَداً فَلا تَدخُلُوهَا حَتي يُۆذَنَ لَكم وَ اِن قِيلَ لَكُمُ ارجِعُوا فَارجِعُوا هُوَ أزكي لَكُم وَ الله ُ بِمَا تَعمَلُونَ عَلِيمٌ (28) لَّيس عَلَيكم جُنَاحٌ أن تَدخُلُوا بُيُوتاً غَيرَ مَسكُونَهٍ فِيهَا مَتَعٌ لَّكم وَ الله ُ يَعلَمُ مَا تُبدُونَ وَ مَا تَكتُمُونَ (29):27

 - اي كساني كه ايمان آورده ايد در خانه هايي غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد، اين براي شما بهتر است، شايد متذكر شويد.

28 - و اگر كسي در آن نيافتيد داخل آن نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شود بازگرديد، بازگرديد، كه براي شما پاكيزه تر است و خداوند به آنچه انجام مي دهيد آگاه است.

 29 - گناهي بر شما نيست كه وارد خانه هاي غيرمسكوني بشويد كه در آنجا متاعي متعلق به شما وجود دارد و خدا آنچه را آشكار مي كنيد يا پنهان مي داريد، مي داند.»

در اين آيات بخشي از آداب معاشرت و دستورهاي اجتماعي اسلام كه ارتباط نزديكي با مسائل مربوط به حفظ عفت عمومي دارد، بيان شده است و آن طرز ورود به خانه هاي مردم و چگونگي اجازه ورود گرفتن است. اين دستورها در جامعه اي بيان مي شد كه معمول نبود درهاي خانه ها را ببندند و حتي اجازه گرفتن را كسرشان مي دانستند. در چنين فضايي اسلام به مسلمانان تازه جدا شده از محيط جاهلي، آداب معاشرت را تعليم داد و به آن ها دستور داد كه حريم خانواده را پاس دارند و بدون اجازه و سرزده به آن مكان وارد نشوند. «استيناس» كه در آيه شريفه آمده است امري فراتر از استيذان و اذن گرفتن است و به معناي انس و الفت و آرامش اهل آن خانه را جلب كردن است؛ تفسير نمونه در اين باره مي نويسد: «اين جا جمله تستانسوا به كار رفته است نه تستاذنوا زيرا جمله دوم فقط اجازه گرفتن را بيان مي كند، در حالي كه جمله اول كه از ماده انس گرفته شده اجازه اي توأم با محبت و لطف و آشنايي و صداقت را مي رساند و نشان مي دهد كه حتي اجازه گرفتن بايد كاملاً مودبانه و دوستانه و خالي از هرگونه خشونت باشد. بنابراين هرگاه اين جمله را بشكافيم بسياري از آداب مربوط به اين بحث، در آن خلاصه شده است، مفهومش اين است فرياد نكشيد، در را محكم نكوبيد با عبارات خشك و زننده اجازه نگيريد و به هنگامي كه اجازه داده شد بدون سلام وارد نشويد، سلامي كه نشانه صلح و صفا و پيام آور محبت و دوستي است.»

علامه طباطبايي نيز در تحليل «تستانسوا» مي نويسد:

از اين جا معلوم مي شود كه مصلحت اين حكم پوشاندن عورات مردم و حفظ احترام آنان است، پس وقتي شخص داخل شونده هنگام دخولش به خانه غير، استيناس كند و صاحب خانه را به استيناس خود آگاه كند و بعد داخل شود و سلام كند در حقيقت او را در پوشاندن آنچه بايد بپوشاند كمك كرده و نسبت به خود ايمني اش داده است و معلوم است كه استمرار اين شيوه پسنديده، مايه استحكام اخوت و الفت و تعاون عمومي بر اظهار جميل و ستر قبيح است و جمله ذلكم خير لكم لعلكم تذكرون هم اشاره به همين فوايد است.» در سيره پيامبراكرم(ص) هم نقل شده است، هنگامي كه مي خواستند وارد خانه دختر بزرگوارشان حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) شوند، نخست بر در خانه مي آمدند و دست به روي در مي گذاشتند و در را كمي عقب مي زدند و سپس مي فرمودند: السلام عليكم؛ حضرت فاطمه(عليها السلام) پاسخ سلام پدر را مي دادند، بعد پيامبر(ص) مي فرمودند: اجازه دارم وارد شوم؟ سپس وارد مي شدند. اين حديث به خوبي نشان مي دهد كه تا چه اندازه پيامبر اكرم(ص) كه يك الگو و سرمشق براي عموم مسلمانان هستند اين نكات را دقيقاً رعايت مي فرمودند. حتي در بعضي از روايات مي خوانيم بايد سه بار اجازه گرفت، اجازه اول را بشنوند و به هنگام اجازه دوم خود را آماده كنند و به هنگام اجازه سوم اگر خواستند اجازه دهند و اگر نخواستند اجازه ندهند. حتي بعضي لازم دانسته اند كه در ميان اين سه اجازه، فاصله اي باشد زيرا گاه لباس مناسبي بر تن صاحب خانه نيست و گاه در حالي است كه نمي خواهد كسي او را در آن حال ببيند، گاه وضع اتاق به هم ريخته است و گاه اسراري در ميان است كه نمي خواهد ديگري بر اسرار درون خانه اش واقف شود و بايد به او فرصتي داد تا خود را جمع و جور كند و اگر اجازه نداد بدون كمترين احساس ناراحتي بايد از ورود به خانه صرف نظر كرد."(4)

ادامه دارد...

 

فرآوري: شبكه تخصصي قرآن تبيان

 


1. ويكي پديا

2.گفتگوي هفته نامه پنجره با دكتر عباسي

3. بولتن نيوز

4. محمدعلي ندائي




مربوط به موضوع : سبك زندگي اسلامي
دسته ها : سبك زندگي اسلامي | ارسال شده در | (0) نظر

تمامی حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ برای پایگاه تخصصی سبک زندگی اسلامی- ایرانی محفوظ است

طراحی شده توسط :سایت ثامن تم

ویرایش شده توسط :حسین رضایی

صفحه بعدي صفحه قبلي

X