درباره ما

http://s2.picofile.com/file/7891972254/siSTgu_265.jpg

با سلام
هدف از ایجاد این وبلاگ این بود که موضوع سبک زندگی ایرانی اسلامی را در فضای مجازی در حد وتوان خودم شیوه اش را با وبلاگ تخصصی سبک زندگی ایرانی اسلامی رواج دهم وبتوانم به سخنان رهبرم که مورد تاکیدشان سبک زندگی اسلامی ایرانی بودوایشان فرمودند:با پیشرفت در سبک زندگی،اهداف تمدن اسلامی محقق می شود .
من هم با ایجاد این وبلاگ در تحقق ساختن سخن زیبای رهبرم تلاش می کنم وگامی مثبت در این جهت برمی دارم.
پس با من همراه باشید
((ثبت شده در سایت ساماندهی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ایران))
دوستدارتان حسین رضایی-متولد 24خرداد 1373-اصفهان

لوگوونظرسنجی وبلاگ

New Page 2

بنر جشنواره

لوگوی کنگره ودیگر امکانات
خدا

«قبله و محراب من ابروي دلدار است و بس

اين دل شوريده را با اين‌چه و با آن چه‌كار

چون‌كه اندر هر دو عالم يار مي‌بايد مرا

با بهشت و دوزخ و با حور و با غلمان چه‌كار»[1]

قرآن كريم هدف از خلقت انسان را عبوديت و بندگي نسبت به حق‌تعالي برشمرده است: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ »؛[ذاريات، 53] «جن و انس را جز براى پرستش خود نيافريده‌‏ام.»

امام صادق ‏عليه السلام مي‌فرمايد: «الايمان حالات و درجات و طبقات و منازل»؛ ايمان در افراد، حالات گوناگون و درجات و نيز مراحل و مراتب مختلفى دارد.[2]

 و لذا هر يك از آنها حق‌تعالي را در حدودشعاع فكر خويش عبادت مي‏‌كنند. «ان قوما عبدوا الله رغبه فتلك عباده التجار و ان قوما عبدوا الله رهبه فتلك عباده العبيد و ان قوما عبدوا الله شكرا فتلك عباده الاحرار.»، گروهي خدا را به انگيزه‏ ثواب و پاداش مي‏‌پرستند، اين عبادت تاجران و بازرگانان است. وگروهي خدا را از روي ترس مي‏‌پرستند، اين عبادت غلامان و برده صفتان است. و گروهي خدارا از روي سپاسگزاري مي‏‌پرستند، اين عبادت آزادگان است.[3]

بالاترين نوع عبادت، عبادت احراري و يا همان عبادت آزادگان است كه حق‌تعالي را نه از روي ترس از جهنم و نه به طمع رسيدن به بهشت عبادت مي‌كنند بلكه او را  تنها  براي ذات مقدسش مي‌پرستند.

«خلاف طريقت بود كاوليا /تمنا كنند از خدا جز خدا

گر از دوست چشمت به احسان اوست /تو در بند خويشي نه در بند دوست»[4]

و حضرت اميرالمومنين در بياني شيرين به اين مطلب اشاره مي‌كند: «مَا عَبَدْتُكَ‏ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ.»؛ من خدارا براي ترس از جهنم و طمع به بهشت عبادت نمي‌كنم، بلكه چون او را شايسته عبوديت ديدم عبادت مي‌كنم.[5]

«نان و حلوا چيست اي نيكو سرشت /اين عبادتهاي تو بهر بهشت

نزد اهل دين بود دين كاستن/در عبادت مزد از حق خواستن

رو حديث ما عبدتك اي فقير /از كلام شاه مردان باز گير

چشم بر اجر عمل از كوري است/طاعت از بهر عمل مزدوري است.»[6]

در همين زمينه امام سجاد عليه السلام مي‌فرمايند: «قال علي بن الحسين عليه السلام: اني اكره ان اعبدالله لاغرض لي ولثوابه. فاكون كالعبد الطمع المطيع ان طمع عمل و الا لم يعمل و اكره ان اعبده الا لخوف عقابه فاكون كالعبد السو ان لم يخف لم يعمل. قيل فلم تعبده قال لما هو اهله باياديه عليّ و انعامه.» دوست ندارم كه هدف من در پرستش خداوند, تنها پاداش او باشد كه در آن‌صورت من مانند برده طمع‌كار و فرمان‌برداري خواهم بود كه اگر طمع در نهادش باشد عمل مي‌كند و گرنه از كار بازمي‌ايستد. همچنين ميل ندارم كه خداوند را تنها از جهت ترس عقابش بپرستم و مانند بنده بدكاري باشم كه اگر نترسد عمل نكند. عرض شد پس بر چه اساس خدا را مي‌پرستي فرمود: از اين جهت كه او با نيكي‌هائي كه به من كرده و نعمت‌هائي كه عنايت فرموده شايسته پرستش است.[7]

و اين افرادي كه عبادت احراري داشته‌اند فرداي قيامت هم به آن هدف و آرمان خود كه بودن در كنار معشوق است مي‌رسند.

قال اميرالمومنين عليه السلام: «العارف اذا خرج من الدنيا لم يجده السائق و الشهيد فى القيامه و لا رضوان الجنه و لا مالك النار فى النار قيل و اين يقعد العارف قال عليه السلام فى مقعد صدق عند مليك مقتدر.»؛ حضرت وصى اميرالمومنين عليه السلام فرمودند: عارف كه از دنيا به در رفت، سائق و شهيد او را در قيامت نمى‌يابند، و رضوان جنت او را در جنت نمى‌يابد، و مالك نار او را در نار نمى‌يابد. يكى عرض كرد: عارف در كجا است؟ امام فرمود: او در نزد خدايش است.[8]

بنابراين اگر چه عبادت براي رسيدن به بهشت و يا نرفتن به جهنم ارزش خاص خود را دارد، ولكن مرحله نهايي نيست پس بايد همت‌ها را بالا برد، و عبادت آزادگان را انجام داد و حق‌تعالي را براي ذات پاكش عبادت نمود.

«نه جنت جويم و نه حور نه انهار مي‌خواهم/بتو ارزاني اي زاهد كه من خود يار مي‌خواهم

شهان مملكت فردوس را باري بدست آريد/كه من درويش عالي همتم ديدار مي‌خواهم»[9]

پي‌نوشت:

[1].حافظ

[2].اصول كافي، ج2، ص38

[3].نهج البلاغه فيض، حكمت229  

[4].سعدي

[5].بحار الأنوار (ط - بيروت)،  ج‏67 ، ص 234  

[6].شيخ بهايي

[7].بحار الانوار، ج67، ص210

[8].بحر المعارف، چاپ سنگي، ص4

[9].حافظ



مربوط به موضوع : سبك زندگي اسلامي
دسته ها : سبك زندگي اسلامي | ارسال شده در | (0) نظر

تمامی حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ برای پایگاه تخصصی سبک زندگی اسلامی- ایرانی محفوظ است

طراحی شده توسط :سایت ثامن تم

ویرایش شده توسط :حسین رضایی

صفحه بعدي صفحه قبلي

X