درباره ما

http://s2.picofile.com/file/7891972254/siSTgu_265.jpg

با سلام
هدف از ایجاد این وبلاگ این بود که موضوع سبک زندگی ایرانی اسلامی را در فضای مجازی در حد وتوان خودم شیوه اش را با وبلاگ تخصصی سبک زندگی ایرانی اسلامی رواج دهم وبتوانم به سخنان رهبرم که مورد تاکیدشان سبک زندگی اسلامی ایرانی بودوایشان فرمودند:با پیشرفت در سبک زندگی،اهداف تمدن اسلامی محقق می شود .
من هم با ایجاد این وبلاگ در تحقق ساختن سخن زیبای رهبرم تلاش می کنم وگامی مثبت در این جهت برمی دارم.
پس با من همراه باشید
((ثبت شده در سایت ساماندهی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ایران))
دوستدارتان حسین رضایی-متولد 24خرداد 1373-اصفهان

لوگوونظرسنجی وبلاگ

New Page 2

بنر جشنواره

لوگوی کنگره ودیگر امکانات

معماري ايران داراي ويژگيهايي است كه در مقايسه با معماري كشورهاي ديگر جهان از ارزشي بخصوص برخوردار است: ويژگيهايي چون طراحي مناسب، محاسبات دقيق، فرم درست پوشش، رعايت مسائل فني و علمي در ساختمان، ايوانهاي رفيع، ستونهاي بلند و بالاخره تزئينات گوناگون كه هريك در عين سادگي معرف شكوه معماري ايران است.به طور كلي ميتوان معماري ايراني را در اين ۵ اصل مشاهده كرد.

١- درونگرايي:

يكي از باورهاي مردم ايران زندگي شخصي و حرمت آن بوده كه اين امر به گونه ‌ اي معماري ايران را درون ‌ گرا ساخته است. معماران ايراني با سامان ‌ دهي اندام ‌ هاي ساختمان در گرداگرد يك يا چند ميان ‌ سرا، ساختمان را از جهان بيرون جدا مي ‌ كردند و تنها يك هشتي اين دو را به هم پيوند مي ‌ داد.

درون گرايي مفهومي است كه به صورت يك اصل در معماري ايران وجود داشته و با حضوري آشكار ، به صورتهاي متنوع ، قابل درك و مشاهده است .
اصولاً در ساماندهي اندام هاي گوناگون ساختمان به ويژه خانه هاي سنتي، باورهاي مردم، بسيار كارساز بوده است. يكي از باورهاي مردم ايران ارزش نهادن به زندگي شخصي و حُرمت آن و نيز عزت نفس ايرانيان بوده كه اين امر به گونه اي معماري ايران را درون گرا ساخته است .

معماران ايراني با ساماندهي اندامهاي ساختمان در گرداگرد يك يا چند ميانسرا، ساختمان را ازجهان بيرون جدا مي كردند و تنها يك هشتي اين دو را به هم پيوند مي‌داد. خانه هاي درونگرا در اقليم گرم و خشك، همچون بهشتي در دل كوير هستند، فضاي درونگرا مانند آغوش گرم بسته است واز هر سو رو به درون دارد.

سر در اين خانه ها داراي دو سكو بود و درها داراي دو كوبه‌ي جدا ويژه‌ي مردان و زنان. دو دالان يكي از بخش بيروني و ديگري از بخش اندروني خانه به هشتي راه داشتند. اندروني‌جايگاه زندگي خانواده بوده و ‌بيگانگان بدان راه نداشتند.
بيروني، ويژه‌ي مهمانان و بيگانگان بود كه جداگانه پذيرايي مي شدند و گاهي مهمانان در بالاخانه (اتاق روي هشتي) كه به اندروني نزديك بود پذيرايي مي شدند.

بخش بيروني، آذين‌هاي بيشتري نسبت به اندروني داشت. معماران حتي در ساختمان‌هاي برونگرا مانند كوشك ميان باغ ها، نيز درونگرايي را پاس مي داشتند. كوشك ها ساختمانهايي برونگرا بودند كه گرداگرد آنها باز بود و از هر سو به بيرون باز مي شدند. بيشتر خانه هاي غربي يا شرق آسيا چنين هستند..

خانه هاي برونگرا در برخي سرزمينهاي ايران نيز ساخته مي شود. مانند كردستان، لرستان و شمال ايران، ولي در سرزمين هاي مياني و گرم و خشك ايران، خانه هاي درونگرا، پاسخ در خوري براي خشكي هوا، بادهاي آزاردهنده، شن هاي روان و آفتاب تند هستند.

ويژگي معماري غير قابل انكار آثار و ابنيه اي مانند خانه ، مسجد ، مدرسه ، كاروانسرا حمام و غيره مربوط به خصوصيت درون گرايانه آن است كه ريشه اي عميق در مباني و اصول اجتماعي –فلسفياينسرزميندارد .

با يك ارزيابي ساده مي توان دريافت كه در فرهنگ اين نوع معماري ، ارزش واقعي به جوهر و هسته باطني آن داده شده است و پوسته ظاهري ، صرفا پوششي مجازي است كه از حقيقتي محافظت مي كند و غناي دروني وسربسته آن تعيين كننده جوهر و هستي راستين بنا است و قابل قياس با وجوهات و فضاي بيروني نيست .

درون گرايي در جستجوي حفظ حريم محيطي است كه در آن شرايط كالبدي با پشتوانه تفكر ، تعمق و عبادت به منظور رسيدن به اصل خويش و يافتن طمانينه‌ي خاطر و آرامش اصيل در درون ، به نظمي موزون و متعالي رسيده است . به طور اعم و بر اساس تفكر شرقي و در سرزمينهاي اسلامي ؛ جوهر فضا در باطن است و حياط دروني ، به وجود آورنده اساس فضا است.

٢- پرهيز از بيهودگي:
در معماري ايران تلاش مي شده كار بيهوده در ساختمان سازي نكنند و از اسراف پرهيز مي كردند. اين اصل هم پيش از اسلام و هم پس از آن مراعات مي شده است. در قرآن كريم آمده “مومنان،آنانكه از بيهودگي روي گردانند”(سوره ي مومنون،آيه سوم.)

اگر در كشورهاي ديگر،هنرهاي وابسته به معماري مانند نگارگري(نقاشي)و سنگتراشي،پيرايه(آذين)به شمار مي آمده، در كشور ما هرگز چنين نبوده است.گره سازي با گچ و كاشي و خشت و آجر و به گفته ي خود معماران،”آمود” و اندود بيشتر بخشي از كار بنيادي ساختمان است. اگر نياز باد در زير پوشش آسمانه (سقف)،پنامي (عايقي) در برابر گرما و سرما ساخته شود يا افراز بنا كه ناگزير پرو پيمون است و نمي تواند به دلخواه معمار كوتاهتر شود،تنها با افزودن كاربندي مي توان آنرا كوتاهتر و “بِاندام” و مردم وار كرد. اگر اُرسي(باز) و روزن با چوب يا گچ و شيشه هاي خرد و رنگين گره سازي مي شود. براي اين است كه در پيش آفتاب تند و گاهي سوزان،پناهي باشد تا چشم را نيازارد و اگر گنبدي از تيزه تا پاكار با كاشي پوشيده مي شود تنها براي زيبايي نيست. وانگهي بايد دانست كه واژه ي “زيبا” به معناي “زيبنده بودن” و تناسب داشتن است نه قشنگي و جمال.

در زيگورات چغازنبيل از ۱۲۵۰ پيش از ميلاد،مي توان كاربرد كاشي را ديد. در اين ساختمان،اِزاره ديوارها را با كاشي آبي آمود كرده اند. چون هنگام رفت و آمد مردم،برخورد به پاي ديوار بيشتر بوده است،و چون خشت در برابر باران آسيب مي ديده،نماي ساختمان را با آجر پوشانده اند.

معماران ايراني در جاهايي كه مردم در آن بر زمين مي نشستند و به ديوار تكيه مي زدند،براي افزايش پايداري ازاره ديوار،آنرا با اندودي از گچ كه با كتيرا آميخته شده بود،تا بلندي يك گز(هر گز برابر ۶۶/۱۰۶ سانتيمتر)اندود مي كردند كه رويه اي سخت به دست مي آمد،به گونه اي كه خراشيدن آن دشوار بود.ازاره بيروني ساختمان را هم بيشتر با سنگ كار مي كردند.

همچنين از كاشي در آمود گنبدها بهره گيري مي كردند و آنرا پر از نقش و نگار مي كردند. اين تكه هاي رنگي كاشي،آسانتر تعمير و بازسازي مي شدند.كاشي عمر زيادي ندارد و پس از زماني از جا كنده شده و فرو مي ريزد،به ويژه در جاهايي كه برف و يخ هم باشد. اگر رويه اي يكرنگ باشد،بازسازي بخش كنده شده دشوار مي شود و كار دو زنگ در مي آيد.ولي هنگامي كه تكه تكه و چند رنگ باشد كار آسانتر است.

٣- مردم واري( محوري):
مردم محوري به معناي رعايت تناسب ميان اندام ‌ هاي ساختماني با اندام ‌ هاي انسان و توجه به نيازهاي او در كار ساختمان ‌ سازي است. در ايران هم مثل مكان ‌ هاي ديگر، معماري هنري وابسته به زندگي است. معمار ايراني بلنداي درگاه را به اندازه بالاي مردم مي ‌ گرفته و روزن و روشندان را چنان مي آراسته كه فروغ خورشيد و پرتو ماه را به اندازه دلخواه به درون سرا مي آورد. پهناي اتاق خواب به اندازه يك بستر است و افراز طاقچه به اندازه اي است كه نشسته و ايستاده به آساني در دسترس باشد و از طرفي تالار كه مخصوص مهمان است به اندازه ‌ اي پهناور و باشكوه بوده كه شايسته پذيرايي باشد.

۴- خودبسندگي:
معماران ايراني تلاش مي كردند ساختمايه ي مورد نياز خود را از نزديك ترين جاها به دست مي آوردند و چنان ساختمان مي كردند كه نيازمند به ساختمايه ي جاهاي ديگر نباشد و “خودبسنده” باشند. بدين گونه كار ساخت با شتاب بيشتري انجام مي شده و ساختمان با طبيعت پيرامون خود”سازوارتر” در مي آمده است و هنگام نوسازي آن نيز هميشه ساختمايه ي آن در دسترس بوده است.

معماران ايراني بر اين باور بودند كه ساختمايه بايد “بوم آورد” يا “ايدري”(اينجايي) باشد. به گفته ي ديگر فرآورده (محصول) همان جايي باشد كه ساختمان ساخته مي شود و تا آنجا كه شدني است از امكانات محلي بهره گيري شود.

براي نمونه در ساخت پارسه(تخت جمشيد)،بهترين را از يك كان(معمدن)در نزديكي دشت مرغاب به دست مي آوردند و با ارابه هاي چوبي به پارسه مي رساندند. اين سنگ را بيشتر براي روكش ديوارهاي ستبرخشتي به كار مي بردند.فرآوردن خشت نيز كاري بسيار ساده بوده است.

معماران ايران تا آنجا كه مي شد تلاش داشتند ساختمايه ي مرغوب به كار برند و با بهترين گونه ي خاك،گچ،آهك و سنگ كار مي كردند.اگر فرآوردن و آماده ساختن آن از همانجا شدني نبود،از جاي دورتر بهره مي گرفتند.براي نمونه چون خاك پيرامون شيراز،”ريگ بوم” بود،به كار آجر ساختن نمي خورد،پس خاك رُس بهتر از لار يا از خان خوره(آباداي ميان را اصفهان) به دست مي آوردند.يا در كناره ي كوير،چون خاك شوره دار بود،آجر خوبي به دست نمي آمد.پس هنگام كار اين آجرها را ميان چند رج خشت مي چيدند و براي از ميان بردن شوره ي آنها،دوغابي به نام “فرش آهك” به كار مي بردند كه با ماسه ي نرم درست مي شد.

نمونه ي ديگر از خودبسندگي و بهره گيري از امكانات موجود،در ساخت ميانسراي(حياط) گود يا “باغچال”يا گودال باغچه در خانه ها بود.براي گودكردن ساختمان و دسترسي به آب،ناگزير بايد خاكبرداري فراواني مي شد.در تهران،آب روگذر بود و از آن براي پركردن آب انبارها بهره مي بردند.در كاشان،زواره و نايين آب زيرگذر بود،براي همين ميانسرا را چنان گود مي ساختند كه تنه ي درختان باغچه در گودي پنهان مي شد.معماران خاك برداشته شده را دوباره در همان ساختمان به كار مي بردند.گود شدن ساختمان به ايستايي تاق ها نيز كمك مي كرد.چون زمين،پشت بند در برابر رانش بود.

باز براي نمونه،در محله ي شارستان يزد،زمين تا ژرفاي دو متري از جنس خاك رُس و پايين تر از آن،جنسي به نام”چلو” يا”كرشك” است كه لايه اي بسيار سخت است. معماران خاك رُس را برداشته و روي لايه ي سخت،با همان خاك ساختمان مي ساختند.

يكي از نكات مهم در معماري ايران اين است كه اساساً يكي از انگيزه هاي بنيادي در ساخت آسمانه خميده ي تاقي و گنبدي و بهره گيري گسترده از آنها،اين بوده كه چوب مناسب براي ساختمان سازي در همه جا يافت نمي شده است.ولي فرآوردن خشت و آجر ساده بود.معماران هم دست به نوآوري هايي زدند كه با خشت و آجر بتوان دهانه هاي بزرگ را پوشاند.آنها گونه هاي فراواني از چفد مازه دار و تيزه دار را به كار گرفتند.

از چفد مازه دار در زيگورات چغازنبيل و از چفد تيزه دار در سد درودزن شيراز بهره گيري شده است.تاق و گنبد را مي شد با خشت كه ساختمايه اي ناپايدار است هم ساخت.براي نمونه،آسمانه يخچالهاي سنتي،گنبد بستو بوده كه با خشت ساخته مي شده،چون بسيار كمتر از آجر،گرماي بيرون را از خود مي گذراند.اين گنبدهاي خشتي بسيار هم پايدار بودند.(در زمين لرزه ي طبس،ساختمان هاي بتني پيش فشرده ويران شدند،ولي يخچالها كه با گنبد كلنبو ساخته شده بودند بر جاي ماندند.)

بدين گونه شايد بتوان انگيزه ي بنيادي بهره گيري از تاق و گنبد در معماري ايران را باور به “خودبسندگي” در ساختمان سازي دانست.

۵- نيارش:
واژه ي”نيارش”در معماري گذشته ي ايران بسيار به كار مي رفته است.نيارش به دانش ايستايي،فن ساختمان و ساختمايه (مصالح)شناسي گفته مي شده است.

معماران گذشته به نيارش ساختمان بسيار توجه مي كردند و آنرا از زيبايي جدا نمي دانستند.آنها به تجربه به اندازه هايي براي پوشش ها و دهانه ها و جرزها دست يافته بودند كه همه بر پايه ي نيارش به دست آمده بود. “پيمون”،اندازه هاي خردو يكساني بود كه در هرجا در خور نيازي كه بدان بود به كار گرفته مي شد. پيروي از پيمون هرگونه نگراني معمار را درباره ي نااستواري يا نازيبايي ساختمان از ميان مي برده،چنانكه يك گِلكار نه چندان چيره دست در روستايي دور افتاده مي توانست با به كار بردن آن،پوشش گنبدي را به همان گونه انجام دهد كه معمار كار آزموده و استاد پايتخت.معماران همراه با بهره گيري از پيمون و تكرار آن را در اندازه ها و اندام ها،ساختمان ها را بسيار گوناگون از كار در مي آوردند. هيچ دو ساختماني يكسان در نمي آمد و هر يك ويژگي خود را داشت،گرچه از يك پيمون در آنها پيروي شده بود.

منبع: تهيه و تنظيم : معماري نيوز




دسته ها : معماري اسلامي ايراني وسبك زندگي | ارسال شده در | (0) نظر

تمامی حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ برای پایگاه تخصصی سبک زندگی اسلامی- ایرانی محفوظ است

طراحی شده توسط :سایت ثامن تم

ویرایش شده توسط :حسین رضایی

صفحه بعدي صفحه قبلي

X